Saturday, February 27, 2010

21

پمزي خيلي به من گير ميده
خيليم باهام قهر مي كنه
اما
اما نمي دونم جرا ناراحت نمي شم
امروز بارون خوبي اومد.با اينكه هنوز پام درد مي كنه اما بازم خيلي زيرش پياده اومدم
خيس خيس شده بودم اما دوست داشتم...ياد يه بنده خدايي افتادم كه يه روزي بهش گفتم من بارونو دوست دارم و اون گفت پس حتما هيچ وقت بي ماشين كف خيابون زير بارون نمونديو خيس نشدي!ا
يادت بخير چه زود از زندگيم حذف شدي